امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

First Light

ˈfɜrːstˈlaɪt ˈfɜːstlaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
سپیده‌دم، فجر، پگاه، سحر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد first light

  1. noun daybreak
    Synonyms: aurora, break of day, cocklight, crack of dawn, dawn, dawning, dawnlight, daylight, day-peep, flush of the morning, glow, half-light, morning, peep of day, sunrise, sunup

ارجاع به لغت first light

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «first light» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/first light

لغات نزدیک first light

پیشنهاد بهبود معانی